مشاعره با حرف ف
فریاد که من از همه دیدار ِ تو را
مشتاقترم وز همه محرومترم .
هاتف اصفهانی
فلک همیشه به کام یکى نمیگردد
که آسیاى طبیعت به نوبت است اى دوست
شهریار
فاطی تو و ره به کوی دلبر؟ هیهات!
نظّاره گریِّ روی دلبر؟ هیهات!
این راه، رهی نیست که پیمایی تو
جبریل در آن فکنده شهپر، هیهات!
امام خمینی
فریادکه چشمی به تأمل نگشودیم
رفتیم ازین مرحله ناکامِ تماشا
بیدل دهلوی
فریاد که جز اشک شب و آه سحر گاه
اندر سفر عشق مرا همسفری نیست
فروغی بسطامی
فرصت دیدن گل آه که بسیار کمست
و آرزوی دل مرغان چمن بسیار است
دل من در هوس سرو و سمن رخساریست
ورنه برطرف چمن سرو و سمن بسیار است
وحشی بافقی
فکر می کردم که آسان است دل کندن ز تو
دل گناهش چیست چون اینگونه تاوان می شود؟
مطمئن هستم گلم من دوستت دارم هنوز
دوستت دارم که قلبم بی تو ویران می شود
فرصت شمار صحبت کزاین دوراه منزل
چون بگذریم دیگر نتوان بهم رسیدن
فراق و وصل چه باشد رضای دوست طلب
که حیف باشد از او غیر او تمنایی
درباره این سایت